پس افکندن

لغت نامه دهخدا

پس افکندن. [ پ َ اَ ک َ دَ / دِ ] ( مص مرکب ) چیزی از درآمد خود ذخیره کردن. اندوخته ساختن. ذخیره کردن. || تأخیر. بعقب انداختن. || میراث گذاشتن. ( برهان قاطع ). || پس افکندن کار را، مساوَفه.

فرهنگ معین

( ~. اَ کَ دَ ) (مص م . ) پس انداز کردن ، ذخیره کردن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- ذخیره کردن اندوختن . ۲- بعقب انداختن ( کاررا ) تاخیر . ۳- میراث گذاشتن .

ویکی واژه

پس انداز کردن، ذخیره کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال چای فال چای فال ای چینگ فال ای چینگ فال درخت فال درخت