پرپشت. [ پ ُ پ ُ ] ( ص مرکب ) که بسیار نزدیک یکدیگر روییده باشد. انبوه. بسیارروییده : موی پرپشت. حاصلی پرپشت. || که فراوان ریزد و دیر پاید: باران پرپشت.
فرهنگ معین
(پُ. پُ ) (ص مر. ) انبوه ، فراوان ، متراکم .
فرهنگ عمید
ویژگی گیاه یا مویی که بسیار نزدیک به هم روییده باشد، انبوه.
فرهنگ فارسی
گیاه یاموی که بسیاربهم نزدیک روئیده باشد، انبوه ( صفت ) ۱- که نزدیک هم روییده باشد انبوه فراوان متراکم مقابل کم پشت : موی پر پشت . یا باران پرپشت . که بسیار و فراوان بارد. ۲- پر مایه مقابل کم پشت .