وطاء

لغت نامه دهخدا

وطاء. [ وِ ] ( ع مص ) مواطاة، به معنی موافقت کردن. ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). و قرائت شده است این آیه قرآن : هی اشد وِطاءً؛ بمد، یعنی اشد مواطاتاً، و هی المؤاتاة ای مواتاة السمع و البصر ایاه. ( منتهی الارب ). || تکرار قوافی کردن در شعر به لفظ و معنی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) جامه که بر هودج و غیر آن بیندازند. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). || گستردنی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || مهد گسترده. خلاف غطاء. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به وَطاء شود.
وطاء.[ وَ ] ( ع اِ ) زمین پست میان زمین بلند. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || ( به کسر و فتح اول ) گستردنی و مهد گسترده شده. خلاف غطاء. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). جامه ای که بر هودج وغیر آن اندازند. ( غیاث اللغات ). رجوع به وطا شود.

فرهنگ معین

(وَ ) [ ع . ] (اِ. ) زمین نشیب و پست میان زمین های بلند.
(وِ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - گستردنی ، فرش . ۲ - سجاده ، ج . اوطئه .

ویکی واژه

زمین نشیب و پست میان زمین‌های بلند.
گستردنی، فرش.
سجاده،
اوطئه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال فرشتگان فال فرشتگان فال آرزو فال آرزو