وردنه. [ وَ دَ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) واردن. چوبک. شوبق [ معرب ]. تیرک. چوبی باشد هردو سر باریک و میان گنده که خمیر نان را بدان پهن سازند. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ). تیر رشته بری. نفروج. ( ناظم الاطباء ). نغروج. ( ناظم الاطباء ). محلاج. مرقاق. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). مطلمه. ( یادداشت مؤلف ). نورد. ( فرهنگ فارسی معین ). || چوبی که چرخ بر آن کنند و به عربی محور خوانند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). چوبی که چرخ دور آن گردد. ( فرهنگ فارسی معین ).
(وَ دَ نِ ) (اِ. ) نورد، چوب استوانه شکلی که خمیر را با آن پهن می کنند.
چوبی استوانه ای شکل که با آن خمیر نان را پهن می کنند، نورد.
وردانه، نورد، چوب استوانه شکل که با آن خمیرنان، راپهن کنند
( اسم ) ۱ - چوبی است استوانه یی دارای دنوسرباریک ومیان گنده که خمیرنان را بوسیل. آن پهن سازند نورد. ۲ - چوی که چرخ دور آن گردد محور.
وَردَنه، استوانه ای است معمولاً از جنس چوب که دو سر آن باریک و وسط آن بزرگتر است که خمیر را با آن پهن می کنند. وردنه هایی با اندازه های مختلف از جنس شیشه و استیل و پلاستیک نیز ساخته شده اند.
وردنه جزو اولین ابزار قنادی ساخته شده است. اولین قومی که استفاده از وردنه را در نقاشی هایشان ثبت کردند، قوم اِتروسک Etruscans بودن. این قوم که از حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد تا اواسط سده اول پیش از میلاد در شبه جزیرهٔ ایتالیا زندگی می کردن، همزمان با شکوفایی جمهوری روم و با حملهٔ یونانی ها و گُل ها Gauls ( نژادی از فرانسه ) از بین رفتند. قوم اِتروسک بسیار در زمینه کشاورزی و تهیهٔ غذا پیشرفته بودن و ابزار زیادی در این زمینه ها می ساختند که وردنه یکی از آنهاست.
از آنجا که فعالیت های مربوط به کشاورزی و پخت غذا در این فرهنگ جایگاه ویژه ای داشت، نقاشی هایی با مضمون مذکور روی کوزه ها، دیواره ها و حتی قبرستان هایشان به چشم می خورد. برخی از ابزارهای آشپزی این قوم نیز که یافت شده بودند، در موزه ها نگهداری می شوند.
دو نوع اصلی وردنه وجود دارد: وردنه آمریکایی ( Roller ) و وردنه فرانسوی ( Rod ) .
وردنه آمریکایی یک استوانه است که دو دسته در دو طرف آن قرار دارد. این وردنه معمولاً یک محور وسطی دارد که چرخش و استفاده از وردنه را آسان تر می کند.
وردنه فرانسوی کاملاً بدون دسته است و به صورت یک استوانه ساده طراحی شده است. در برخی از وردنه های فرانسوی، قطر وردنه در طول کامل آن یکسان است، در حالی که در برخی دیگر در دو انتها کمی باریک تر می شود.
به عبارت دیگر، وردنه آمریکایی دو دسته دارد و محور وسطی را داراست، در حالی که وردنه فرانسوی بدون دسته است و ممکن است در انتهای آن باریک تر شود.
وردانه
نورد؛ چوب استوانه شکلی که خمیر را با آن پهن میکنند.
به معنی دهکده یا نقطه مسکون به زبان پارسی باستان.
به معنی یکییکی در گویش بهاری.
ابزار چوبی ویژه برای پهن کردن بخش اول خمیر جهت تهیه نان تنوری خانگی. در بخش اول خمیر با وردانه کمتر پهن شده و در قسمت دوم با اِخلئو کاملا نازک شده تا اندازه مناسب بگیرد، سپس مرحله سوم نانوا که سر تنور نشسته تحویل گرفته روی لابن پهن کرده به دیوار داغ تنور میچسباند. سه یا چهار نفر در تهیه لواش خانگی نقش داشتند و همه از خانمها بودند. خمیر که از شب قبل آماده میشد و تا صبح باید به حالت دلخواه عاجییِد میرسید. هنگام شروع پخت از یک چهارم خمیر نانساجی تهیه میشد و الباقی نانتنوری بود که خشک شده آن ماهها قابل استفاده بود.