وخیز

لغت نامه دهخدا

وخیز. [ وَ ] ( ع اِ ) اشکنه شهد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). اشکنه و تریدی که از عسل سازند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

اشکنه شهد . اشکنه و تریدی که از عسل سازند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال ای چینگ فال ای چینگ فال تک نیت فال تک نیت فال انبیا فال انبیا