هوده

لغت نامه دهخدا

( هودة ) هودة. [ هََ دَ ] ( ع اِ ) هودج. بارگیر، که مرکبی است زنان را: قعدة؛ هوده یا مرکبی دیگر مر زنان را. ( منتهی الارب ). رجوع به هودج شود.
هودة. [ هََ وَ دَ ] ( ع اِ ) کوهان شتر. ( منتهی الارب ). ج ، هَوَد.
هوده. [ دَ / دِ ] ( اِ ) به معنی حق و راست و درست باشد چنانکه بی هوده ناحق و باطل و هرزه را گویند. || ( ص ) به معنی کهنه هم به نظر آمده است. ( برهان ).

فرهنگ معین

(د ) (اِ. ) ۱ - درست ، حق . ۲ - سود، فایده .

فرهنگ عمید

۱. سود و فایده.
۲. راست و درست، حق.

فرهنگ فارسی

سودوفایده، راست ودرست حق، بیهوده، ناحق، باطل
( اسم )۱- حق راستی مقابل بیهوده . ۲- سود فایده مقابل بیهوده .
کوهان شتر

فرهنگ اسم ها

اسم: هوده (دختر) (فارسی)
معنی: راست، درست

دانشنامه عمومی

هوده ( به آلمانی: Hude ) یک شهر در آلمان است که در Oldenburg واقع شده است.
شهرهای کروپلینگ و فیومه ونتو خواهرخوانده های هوده هستند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد استخاره کن استخاره کن فال انگلیسی فال انگلیسی فال ای چینگ فال ای چینگ