هم پشتی. [ هََ پ ُ ] ( حامص مرکب ) مدد و معونت و یکدیگر را یاری کردن : هم پشتی و یکدلی و موافقت میباید. ( تاریخ بیهقی ). از هم پشتی دشمنان اندیش نه از بسیاری ایشان. ( مرزبان نامه ). اگرچه مرا با چنین برگ و ساز به هم پشتی کس نیاید نیاز.نظامی.
فرهنگ معین
( ~. پُ ) (حامص . ) هم پشت بودن ، یاری ، یاوری .
فرهنگ فارسی
هم پشت بودن یاری یاوری : ... تا ببرکات یک دلی و مخالصت ومیامن هم پشتی و معاونت از چندین ورط. هایل خلاص یافتند .