هایهای

لغت نامه دهخدا

های های. ( اِ صوت ) به معنی زود زود و جلد جلد و شتاب و تعجیل باشد. ( برهان ). کلمه تأکیدیعنی زود زود و جلد جلد و بشتاب. ( ناظم الاطباء ). || به معنی هایاهای که شور و گریه مصیبت زدگان است. ( برهان ). شور و غوغای ماتم زدگان . ( ناظم الاطباء ). هایاهای :
بزد دست و ببرید رومی قبای
برآمد خروشیدن های های.فردوسی.چنان آفریند که آیدش رای
که ماندیم و مانیم با های های.فردوسی.تا ترا زین پیرهن خود نیست ای جاهل خبر
روز و شب مانده ازینی های های و مفتتن.ناصرخسرو.از خداخواهم دل دیوانه ای
های های گریه مستانه ای.( از انجمن آرا ).صد بار بیش مردم و از بس که بی کسم
یک های های گریه ام از خانه برنخاست.لسانی شیرازی ( از ارمغان آصفی ).

فرهنگ عمید

صدای گریه وناله، شوروغوغای ماتم زدگان.

فرهنگ فارسی

(صفت ) زودزود بشتاب .
صدای گریه وناله، شوروغوغای ماتم زدگان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال اوراکل فال اوراکل