هامش

لغت نامه دهخدا

هامش. [ م ِ ] ( ع اِ ) حاشیه کتاب لغت. مولد است. ( از اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغة ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). مرز. حاشیه. مقابل متن و بوم : متناً و هامشاً. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

(مِ ) [ ع . ] (اِ. ) حاشیة کتاب یا نامه .

فرهنگ عمید

حاشیۀ کتاب.

فرهنگ فارسی

حاشیه کتاب
(اسم ) حاشی. کتاب مرز مقابل متن بوم

ویکی واژه

حاشیه کتاب یا نامه.
در نامه‌نگاری‌های اداری به دستور یا توضیحی گفته می‌شود که توسط مسئول بالادست در پایین یا کناره‌ی نامه‌ی اصلی نوشته می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم