نگاهداری

لغت نامه دهخدا

نگاه داری. [ ن ِ ] ( حامص مرکب ) محافظت. پاسبانی. ( ناظم الاطباء ). حفظ. حراست. نگه داشت. ( یادداشت مؤلف ). || پرورش. ( ناظم الاطباء ). مواظبت. ( فرهنگ فارسی معین ). مراقبت. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نگاه داری کردن و نگه داری کردن شود.

فرهنگ معین

( ~. ) (حامص . ) ۱ - محافظت ، حراست . ۲ - مواظبت ، توجه دقیق .

فرهنگ عمید

= نگهداری

فرهنگ فارسی

۱ - محافظت حراست . ۲ - مواظبت .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم