نهفتگی

لغت نامه دهخدا

نهفتگی. [ ن ُ / ن ِ / ن َ هَُ ت َ / ت ِ ] ( حامص ) پوشیدگی. پنهانی. ( ناظم الاطباء ). نهفته بودن. استتار. رجوع به نهفته شود. || غیبوبت. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به نهفت و نهفته شود. || عفت. ( یادداشت مؤلف ) ( از مهذب الاسماء ). پاکدامنی. خدارت. ( یادداشت مؤلف ). || هر چیز نهفته و پنهان شده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

نهفته ماندن، پوشیدگی، دورۀ کمون.

فرهنگ فارسی

نهفته ماندن پوشیدگی. توضیح دوره ای که عوامل بیماری زا (میکربها ) در بدن بدون علایم ظاهری و آشکار پیشروی میکنند و کم کم سلامت بدن مریض را مختل میسازند و بمرحله ای میرسانند که غفلتا علایم ظاهری مرض آشکار میشود : دور. کمون .

فرهنگستان زبان و ادب

{recessiveness, recessivity} [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] وضعیتی که در آن یک صفت فقط در حالت جورتخمی ظاهر می شود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال تاروت فال تاروت فال اوراکل فال اوراکل فال تک نیت فال تک نیت