نظمیه

لغت نامه دهخدا

نظمیه. [ ن َ می ی َ / ی ِ ] ( از ع ، اِ ) سابقاً به اداره شهربانی گفته می شد و فرهنگستان کلمه شهربانی را به جای آن وضع کرد. رجوع به شهربانی شود.
نظمیه. [ ن َ می ی ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان رودبار بخش کهنوج شهرستان جیرفت ، در 2هزارگزی شمال کهنوج ، در جلگه گرمسیری واقع است و 150 تن سکنه دارد. آبش از قنات تأمین می شود. محصولش خرما و شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

فرهنگ معین

(نَ یُِ ) (اِ. ) گرفته شده از عربی ، در گذشته به ادارة انتظامی و شهربانی گفته می شود.

فرهنگ عمید

= شهربانی

فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) مونث نظمی . ۲ - ( اسم ) اداره شهربانی : یک طرف دستبرد مالیه یک طرف گیر و دار نظمیه . ( بهار .۱۱۱:۲ )
دهی است از دهستان رود بار بخش کهنوج شهرستان جیرفت در ۲ هزار گزی شمال کهنوج در جلگ. گرمسیری واقع است و آبش از قنات محصولش خرما شغل اهالی زراعت است ٠

دانشنامه آزاد فارسی

نظمیّه
رجوع شود به:شهربانی

ویکی واژه

گرفته شده از عربی ؛ در گذشته به ادارة انتظامی و شهربانی گفته می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال شمع فال شمع فال تاروت فال تاروت فال پی ام سی فال پی ام سی