نشئه

لغت نامه دهخدا

( نشئة ) نشئة. [ ن َ ءَ / ءِ ] ( از ع ، اِ ) نشاءة. || حالت کیف آمیخته به رخوتی که بر اثر استعمال تریاک و امثال آن در شخص استعمال کننده مخدّرات پیدا شود. رجوع به نشاءة و نشوة شود :
هر کس به نشئه ای تاخت با نشئه کار خود ساخت
منهم زدم به وافور پک بی شمارو بی مرّ.ایرج.
نشئة. [ ن َ ءَ / ءِ ] ( از ع ، اِ ) حالت سرور و فرحی که از خوردن مسکرات پدید می آید. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نشأه و نشوه شود. || آفرینش. ( ناظم الاطباء ).
- آن نشئه ؛ قیامت. ( ناظم الاطباء ).
- این نشئه ؛ این جهان. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(نَ ئِ ) [ ع . نشأة ] (اِمص . ) سرخوشی ، حالت خوشی و کیفی که بر اثر استعمال مواد مخدر یا مشروبات الکلی به وجود می آید.

فرهنگ فارسی

ماخوذ از عربی : حالت سرور و فرحی که از خوردن مسکرات پدید می آید . یا آفرینش.

ویکی واژه

سرخوشی، حالت خوشی و کیفی که بر اثر استعمال مواد مخدر یا مشروبات الکلی به وجود می‌آید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال عشقی فال عشقی فال ای چینگ فال ای چینگ فال مارگاریتا فال مارگاریتا