نخ نخ

فرهنگ معین

(نَ نَ ) (ق مر. ) کم کم ، اندک .

فرهنگ فارسی

کم کم اندک : نفس ازجان چون دوزخ بینداخت زمستی جامه رانخ نخ بینداخت . ( اسرارنامه عطار.چا.دکترگوهرین ص ۱۷۵ )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم