ناگهانی

لغت نامه دهخدا

ناگهانی. [ گ َ ] ( ص نسبی ) فجائی. بی مقدمه. سریع. ( یادداشت بخط مؤلف ).
- بلای ناگهانی ؛ بلائی که بی خبر و یک دفعه روی دهد. ( ناظم الاطباء ).
- مرگ ناگهانه و ناگهانی ؛ مرگ مفاجاة. ( ناظم الاطباء ) :
می چاره مرگ ناگهانی است
سرمایه عمر جاودانی است.واله اصفهانی.جان کندن تدریجی خود را آخر
تبدیل به مرگ ناگهانی کردیم.فرخی یزدی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنچه که غفله روی دهد: می چاره مرگ ناگهانی است سرمایه عمر جاودانی است . ( واله اصفهانی ) ۲ - فجاه غفله .

دانشنامه عمومی

ناگهانی ( انگلیسی: Suddenly ) یک فیلم دلهره آور کانادایی به کارگردانی اووه بول با بازی ری لیوتا و دامینیک پرسل که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد.
این یک بازسازی آزاد از فیلمی به همین نام محصول ۱۹۵۴ است.
«بارون» ( دامینیک پرسل ) چهار قاتل را هدایت می کند تا جعل هویت مأموران سرویس مخفی به منظور فرماندهی خانه الن ( ارین کارپلوک ) ، که آنها قصد دارند از آن برای ترور رئیس جمهور با تفنگ تک تیرانداز در سفرش به شهر کوچک ناگهان استفاده کنند، واشینگتن بارون و افرادش پلیس های محلی را فریب می دهند به جز معاون تاد شاو ( ری لیوتا ) که یک قهرمان سابق جنگ است.

ویکی واژه

improvviso
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال اوراکل فال اوراکل فال احساس فال احساس فال تماس فال تماس