ناگذر

لغت نامه دهخدا

ناگذر. [ گ ُ ذَ ] ( نف مرکب ) رجوع به ناگذران شود :
ناگذر زمانه دان تیغ چو آب و آتشش
زآنکه بود زمانه را زآتش و آب ناگذر.مجیر بیلقانی.

فرهنگستان زبان و ادب

{intransitive} [زبان شناسی] فعلی که به مفعول بی واسطه نیاز ندارد متـ . لازم فعل ناگذر، فعل لازم intransitive verb

ویکی واژه

فعلی که به مفعول بی‌واسطه نیاز ندارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال تاروت فال تاروت فال میلادی فال میلادی فال تاروت فال تاروت