ناهنگام

لغت نامه دهخدا

ناهنگام. [ هََ ] ( ص مرکب ، ق مرکب ) نابجا. بی هنگام. بی جا. نه بموقع. نامناسب. نابهنگام.

فرهنگ فارسی

( صفت ) نابجابیجابی موقع مقابل بهنگام
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال میلادی فال میلادی فال ابجد فال ابجد فال ای چینگ فال ای چینگ