ناسالم
ناسالم. [ ل ِ ] ( ص مرکب ) مقابل سالم. بیمار. ناتندرست. مریض. رنجور. علیل. دردمند. || ناسازگار. ناملایم. نامعتدل. || آلوده. مخالف بهداشت : هوای ناسالم. || ناتو. ناقلا. نادرست. نابکار. ماجراجو. ناملایم. آشوب طلب. شرانگیز.
(لِ ) [ فا - ع . ] (ص . ) ۱ - دارای عیب . ۲ - بیمار. ۳ - مخالف بهداشت .
( صفت ) ۱ - دارای عیب . ۲ - ناتندرست بیمار. ۳ - ناسازگارناملایم.۴ - مخالف بهداشت مضر:[ هوای ناسالم ] ۵- ناقلانابکار آشوب طلب .
دارای عیب.
بیمار.
مخالف بهداشت.