لغت نامه دهخدا
تو مرفه عیش و بدخواهان تو
یافته از نائبات عصر عصر.سوزنی.او نائب خداست به رزق من
یارب ز نائبات نگهدارش.خاقانی.ثبات عمر تو باد و دوام عافیتت
نگاهداشته از نائبات لیل و نهار.سعدی.گریز نیست کسی را زحادثات قضا
خلاص نیست تنی را ز نائبات قدر.قاآنی.