ناآرامی

لغت نامه دهخدا

( ناآرامی ) ناآرامی. ( حامص مرکب ) آرام نداشتن. بی آرام بودن. عدم ثبات. || شتاب. عجله. || بیقراری. بی صبری. ناشکیبائی. اضطراب. تزلزل خاطر. دغدغه. || ناامنی. آشوب. نبودن امنیّت. و نیز رجوع به آرام شود.

فرهنگ فارسی

( نا آرامی ) ۱ - عدم آرام و سکون . ۲ - شتابندگی عجله . ۳ - بیقراری اضطراب . ۴ - ناامنی آشوب مقابل آرامش .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم