لغت نامه دهخدا
موتوری. [ م ُ ت ُ ] ( ص نسبی ) منسوب به موتور. || آنچه دارای موتور است. || آنکه دارای موتور است. موتوردار. || موتورسوار. کسی که سوار موتوسیکلت باشد. و رجوع به موتوسیکلت شود.
موتوری. [ م ُ ت ُ ] ( ص نسبی ) منسوب به موتور. || آنچه دارای موتور است. || آنکه دارای موتور است. موتوردار. || موتورسوار. کسی که سوار موتوسیکلت باشد. و رجوع به موتوسیکلت شود.
( صفت ) ۱ - منسوب به موتور ۲ - آنچه که دارای موتور است موتور دار : [ قایق موتوری ].