منهوب

لغت نامه دهخدا

منهوب. [ م َ ] ( ع ص ) خواسته شتاب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مطلوب معجل. ( از اقرب الموارد ). || تاراج شده و به غارت برده شده. ( ناظم الاطباء ). مال غارتی. غارت شده. تاراج شده. بغارتیده. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) غارت شده ، چپاول شده .

فرهنگ عمید

غارت شده، چپاول شده، تاراج شده.

فرهنگ فارسی

غارت شده، چپاول شده، تاراج شده
( اسم ) غارت شده چپاول شده .

ویکی واژه

غارت شده، چپاول شده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال ورق فال ورق فال تک نیت فال تک نیت استخاره کن استخاره کن