ملحقات

لغت نامه دهخدا

ملحقات. [ م ُ ح َ ] ( ع اِ ) ج ِ ملحقه ، تأنیث ملحق. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به ملحق شود. || مأخوذ از تازی ، مضافات و ضمیمه ها. || شهرهایی که از دشمن گرفته و آنها را ضمیمه مملکت خود کرده باشند. ( ناظم الاطباء ). || آنچه پس از تمام شدن بر کتاب درافزایند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ معین

(مُ حَ ) [ ع . ] (اِمف . ) جِ ملحقه ، اضافه شده ها، ضمیمه ها.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع ملحقه

ویکی واژه

جِ ملحقه ؛ اضافه شده‌ها، ضمیمه‌ها.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال نخود فال نخود فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تک نیت فال تک نیت