ملامت

فرهنگ معین

(مَ مَ ) [ ع. ملامة ] (مص م. ) سرزنش کردن، نکوهش.

فرهنگ عمید

۱. سرزنش کردن.
۲. نکوهش، سرزنش.

فرهنگ فارسی

سرزنش کردن، نکوهش، سرزنش
۱ - ( مصدر ) سرزنش کردن. ۲ - ( اسم ) سرزنش نکوهش: [ عقوبت زلت عتاب باشد عقوبت تقصیر ملامت. ] ( مرزبان نامه. تهران. چا. ۱۱۷:۱ )

ویکی واژه

ملامة
سرزنش کردن، نکوهش.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ای چینگ فال ای چینگ فال رابطه فال رابطه فال اعداد فال اعداد