لغت نامه دهخدا مغتم. [ م ُ ت َم م ] ( ع ص ) اندوهگین. اندوهناک. غمگین. غمناک : ز بهر آنچه کاید باتو گر غمگین بوی شایدز بهر آنچه کایدر ماند خواهد چون بوی مغتم.ناصرخسرو.