مطول. [ م ُ طَوْ وَ ] ( ع ص ) دراز و فروهشته. ( آنندراج ). دراز و طولانی. ممتد و دراز و طولانی. ( ناظم الاطباء ). مقابل مختصر. درازشده : این حدیث بر دارکردن حسنک به پایان آوردم و چند قصه و نکته بدان پیوستم سخت مطول و مبرم. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 193 ). مطول. [ م َ ] ( ع ص ) دیردارنده وام و دین را و دیری کننده در وعده ادای آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). مطول. [ م ِطْ وَ ] ( ع اِ ) کیر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ذکر. ج ، مطاول. ( ناظم الاطباء ). || رسن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ریسمان. ( ناظم الاطباء ). رسن. ج ، مَطاوِل. مطاول الخیل ، ارسانها. ( اقرب الموارد ).
فرهنگ معین
(مُ طَ وَّ ) [ ع . ] ۱ - (اِمف . ) طول داده شده . ۲ - (ص . ) دراز، طولانی .
فرهنگ عمید
۱. طول داده شده. ۲. دراز.
فرهنگ فارسی
طول داده شده ، دراز ۱ - ( اسم ) طول داده شده . ۲ - ( صفت ) طولانی دراز : وحشی . افسان. درد تو مطول سخنی است طول گفتار ز حد رفت مکن زین اطول . ( و حشی ) ۳ - مفصل . ذکر . جمع مطاول یا رسن
دانشنامه آزاد فارسی
مُطَوَّل کتابی به عربی، دربارۀ فن معانی و بیان، تألیف تفتازانی ( ـ۷۹۲ق). شرحی است بر کتاب تلخیص المفتاح خطیب قزوینی ( ـ۷۳۹ق) که خود خلاصۀ کتاب مفتاح العلوم سکاکی ( ـ۶۲۶ق) است. مفتاح العلوم از مهم ترین آثاری است که درباره علوم ادبی نوشته شده است. این کتاب در سه بخش: علم صرف، علم نحو و علم معانی و بیان است که بخش سوم آن مهم تر و تازه تر است و خطیب قزوینی هم همین بخش را با عباراتی موجز و بلیغ خلاصه کرده و خود فوائدی به آن افزوده و تلخیص المفتاح نامیده است. تفتازانی بر این «تلخیص» دو شرح کوتاه (به نام مختصر) و بلند (به نام مطول) نوشته که همواره رایج ترین و برجسته ترین کتاب درسی برای آموختن علوم ادبی در حوزه های علمیه بوده است. در این کتاب اصول و ضوابط سخن سنجی و سخن آرایی به تفصیل بیان شده و از شیوه های دستیابی به فصاحت و بلاغت سخن رفته است. ازجمله مباحث و موضوعات آن: اسناد، انشاء، ایجاز و اطناب، تعقید لفظی و معنوی، تنافر حروف و کلمات، ضعف تألیف، تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز است. مطوّل بارها به چاپ رسیده است. تلخیص و ترجمه فارسی این کتاب تحت عنوان هنجار گفتار به قلم سید نصرالله تقوی در ۱۳۱۷ش به چاپ رسیده است.