مستنفر

لغت نامه دهخدا

مستنفر. [ م ُ ت َ ف ِ ] ( ع ص ) رمنده.( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). آهو که رمیده باشد. ( ازاقرب الموارد ). نافر. هارب. رمو. نفور. منهزم. || آهو که رم داده شده باشد ( فعل آن لازم و متعدی است ). ( از اقرب الموارد ). رجوع به استنفار شود.
مستنفر. [ م ُ ت َ ف َ ] ( ع ص ) آهو که رم داده شده باشد. ( از اقرب الموارد ). رجوع به استنفار شود.

فرهنگ معین

(مُ تَ فِ ) [ ع . ] (اِفا. ) رم کننده ، رمنده . ج . مستنفرین .

فرهنگ عمید

رم کننده، رمنده.

ویکی واژه

رم کننده، رمنده.
مستنفرین.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال کارت فال کارت فال زندگی فال زندگی