لغت نامه دهخدا
مستجد. [ م ُ ت ج ِدد ] ( ع ص ) نعت فاعلی از مصدراستجداد. || پوشنده لباس نو. ( از ذیل اقرب الموارد ). || نوگرداننده. ( آنندراج ).
مستجد. [ م ُ ت َ ج َدد ] ( ع ص ) نعت مفعولی از استجداد. نو گردیده :
همچو یخ کاندرتموز مستجد
هر دم افسانه زمستان میکند.مولوی ( مثنوی ).رجوع به استجداد شود.