مزاحه

لغت نامه دهخدا

مزاحه. [ م ُ ح َ ] ( ع مص )مزاحة. مزاحت. رجوع به مزاحة و مزاحت و مزاح شود.

فرهنگ معین

(مَ حَ یا حِ ) [ ع . مزاحة ] ۱ - (مص ل . ) شوخی کردن . ۲ - (اِمص . ) شوخی ، خوش طبعی .

ویکی واژه

مزاحة
شوخی کردن.
شوخی، خوش طبعی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ورق فال ورق فال کارت فال کارت فال میلادی فال میلادی