مرمرین

لغت نامه دهخدا

مرمرین. [ م َ م َ ] ( ص نسبی ) مرمری. منسوب به مرمر. چون مرمر. سخت سپید و درخشان :
یکی چون زمردین بیرم ، دوم چون بسدین مجمر
سیم چون مرمرین افسر، چهارم عنبرین مدری.منوچهری.

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به مرمر .

فرهنگ اسم ها

اسم: مرمرین (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: marmarin) (فارسی: مَرمَرين) (انگلیسی: marmarin)
معنی: مرمری، ساخته شده از مرمر، ( مرمر، ین ( نسبت ) )، ( = مرمری )، ساخته شده از مرمر یا از جنس مرمر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم