مرزیده

لغت نامه دهخدا

مرزیده. [ م ُ دَ / دِ ] ( ن مف ) که با وی مقارنه و نزدیکی کرده باشند. مفعول. رجوع به مرزیدن و مُرز شود.

فرهنگ معین

(مَ یا مُ دَ یا دِ ) (اِمف . ) کسی که با او جماع کرده باشند، ج . مرزیدگان .

فرهنگ فارسی

کیب که با او جماع کرده باشند جمع : مرزیدگان .

ویکی واژه

کسی که با او جماع کرده باشند؛
مرزیدگان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال ای چینگ فال ای چینگ استخاره کن استخاره کن فال کارت فال کارت