مذاکرات

لغت نامه دهخدا

مذاکرات. [ م ُ ک َ / ک ِ ] ( ع اِ ) ج ِ مذاکره ، به معنی گفتگوها. رجوع به مذاکره شود : من بنده را بر مجالست و دیدار و مذاکرات و گفتار ایشان الفی تازه گشته بود. ( کلیله و دمنه ). علم بی مذاکرات... پایدار نباشد. ( کلیله و دمنه ). || یادآوری ها. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مذاکره شود.

فرهنگ معین

(مُ کِ ) [ ع . ] (مص . اِ. ) جِ مذاکره .

فرهنگ فارسی

( مصدر و اسم ) جمع مذاکره .
گفتگوها

ویکی واژه

جِ مذاکره.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال تک نیت فال تک نیت فال تماس فال تماس فال مکعب فال مکعب