مدعو

لغت نامه دهخدا

مدعو. [ م َ ع ُوو ] ( ع ص ) خواهانی نموده شده. خوانده شده.( آنندراج ). دعوت شده. طلبیده. مهمان و کسی که آن را برای اطعام خوانده باشند. || نامیده شده. نام برده شده. ( ناظم الاطباء ). موسوم. ( یادداشت مؤلف ).
- مدعو به ؛ موسوم به. ملقب به.

فرهنگ معین

(مَ عُ وّ ) [ ع . ] (اِمف . ) دعوت شده ، خوانده شده .

فرهنگ عمید

دعوت شده، خوانده شده.

فرهنگ فارسی

دعوت شده، خوانده شده
( اسم ) خوانده شده دعوت شده جمع : مدعوین . توضیح مدعو اسم مفعول از دعا ید عود عوه است و بجای حمل. متداول امروز نزد فلانی موعود هستم باید گفت : مدعو هستم ) یعنی بانجا خوانده شدهام ودعوت دارم .

ویکی واژه

invitato
دعوت شده، خوانده شده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال کارت فال کارت استخاره کن استخاره کن فال درخت فال درخت