متوجه شدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) توجه کردن روی آوردن: از کاشان متوجه بلده المومنین قم شد.

ویکی واژه

فهمیدن، درک کردن. روی آوردن، پرداختن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال شمع فال شمع فال راز فال راز فال احساس فال احساس