ماهانه

لغت نامه دهخدا

ماهانه. [ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) منسوب به ماه. ( ناظم الاطباء ). آنچه مربوط به وابسته و ماه باشد: مجله ماهانه ( که هر ماه یکبار منتشر می شود ).حقوق را ماهانه می پردازند. ( فرهنگ فارسی معین ). هلال ، ماهانه کردن اجیر را. ( منتهی الارب ). || ( اِ مرکب ) نقد و جنسی است که در ماه به هر که مقرر شده می دهند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). شهریه و مشاهره ووظیفه که ماه به ماه به کسی دهند. ( از ناظم الاطباء ). مشاهره. شهریه. ماهیانه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). حقوق خدمت یک ماه کارمندان و مأموران و خدمتکاران دولتی و غیردولتی که آخر هر ماه پرداخت می شود.

فرهنگ معین

(نِ ) (اِ. ) شهریه ، پولی که هر ماه پرداخت می شود.

فرهنگ عمید

۱. ویژگی امری که هر ماه اتفاق می افتد.
۲. ویژگی حقوقی که در آخر هر ماه پرداخت شود.
۳. (قید ) در هر ماه.
۴. = ماهنامه

فرهنگ فارسی

ماهیانه: ماه بماه، حقوقی که در آخرهرماه بمستخدم ونوکرداده شود، ماهواروماهواره وماهینه وماهگانه وماهگانی هم گویند
۱- ( صفت ) آنچه مربوط و وابسته به ماه باشد : مجل. ماهانه ( که هر ماه یک بار منتشر میشود ) حقوق را ماهانه می پردازند . ۲- ( اسم ) حقوق یک ماه خدمت کارمندان و ماموران و خدمتکاران و غیره که معمولا در آخر هر ماه پرداخته شود شهریه .
منسوب به ماه

فرهنگ اسم ها

اسم: ماهانه (دختر) (فارسی) (کهکشانی) (تلفظ: mah-ane) (فارسی: ماهانه) (انگلیسی: mahane)
معنی: منسوب به ماه، دختر ارمنشاه شاه ماچین در داستان سمک عیار

ویکی واژه

mensile
شهریه، پولی که هر ماه پرداخت می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد استخاره کن استخاره کن فال انبیا فال انبیا فال لنورماند فال لنورماند