لیفه

لغت نامه دهخدا

( لیفة ) لیفة. [ ف َ ] ( ع اِ ) یکی لیف. پاره ای از پوست درخت خرما و آن اخص است از لیف. ( منتهی الارب ). || انطاکی گوید: گیاهی است سرخ و خاردار و به شکل خیار کوچکی و نائب مناب قثاءالحمار در افعال و در نواحی مصر کثیرالوجود و زیاده از یک درهم قتال است.
لیفه. [ ف َ یا ف ِ ] ( اِ ) در تداول فارسی نیفه. حزة. حجزة. || پشم یا ابریشم که در دوات بود. ( مهذب الاسماء ). || آنچه بر چیزی پیچند.

فرهنگ معین

(فِ ) (اِ. ) جای بند یا کِش در کمر شلوار.

فرهنگ عمید

جای بند در کمر شلوار که بند را از آن می گذرانند و به کمر می بندند.

فرهنگ فارسی

جای بنددرکمرشلوارکه بندرااز آن میگذرانند، وبکمرمیبندند، نیفه نیزگفته شده است
( اسم ) ۱- یک لیف پاره ای از پوست درخت خرما . ۲- یکی از گونه های انجیر که دارای میوه های درشت است .

ویکی واژه

جای بند یا کِش در کمر شلوار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال شمع فال شمع فال تک نیت فال تک نیت فال لنورماند فال لنورماند