لکه دار شدن

لغت نامه دهخدا

لکه دار شدن. [ ل َک ْ ک َ / ک ِش ُ دَ ] ( مص مرکب ) لکه دار شدن عرض و نام و ناموس و جز آن از کسی ؛ به تهمتی یا ارتکابی زشت مشهور شدن.

فرهنگ معین

( ~ . شُ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) بی آبرو شدن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- دارای لکه شدن داغ دار گشتن . ۲- متهم و رسوا شدن .
لکه دار شدن عرض و نام و ناموس و جز آن کسی به تهمتی بر او نهادن .

ویکی واژه

بی آبرو شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال کارت فال کارت فال تک نیت فال تک نیت