له له زدن

لغت نامه دهخدا

له له زدن. [ ل َه ْ ل َه ْ زَ دَ ] ( مص مرکب ) از تشنگی زبان را پی درپی و سریع از دهان برآوردن ، چنانکه سگان. لُهاث. نفس پیاپی کشیدن با بیرون کردن زبان پیاپی ، چنانکه سگ از گرمای هوا یا پیمودن راه دور. بیرون کردن و درون بردن زبان پیاپی با دم زدن ، چنانکه سگ گاه تشنگی سخت. پیوسته و پیاپی بیرون کردن سگ و جز آن قسمتی از زبان را از دهان. بسیار تشنه بودن : از تشنگی له له زدن ؛ چون سگ تشنه یا بسیار دویده زبان پیاپی ازدهان بیرون کردن و فروبردن و نفسهای پیاپی کشیدن.

فرهنگ معین

(لَ لَ. زَ دَ ) [ ازع . ] (عا. ) ۱ - بر اثر تشنگی مفرط زبان را پیاپی و به سرعت از دهان بیرون آوردن . ۲ - بسیار تشنه بودن . ۳ - زبان بیرون آوردن سگ و نفس زدن وی با صدا و سرعت براثر تشنگی یا گرما. ۴ - ملتهب بودن از شدت گرما.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- بر اثر تشنگی مفرط زبان را پیاپی و بسرعت از دهان بیرون آوردن ( چنانکه سگان کنند ) : دید چشمانش نیمه باز است و قوز کرده وله له میزند ... ۲- بسیار تشنه بودن .
از تشنگی زبان را پی در پی و سریع از دهان بر آوردن چنان که سگان . نفس پیاپی کشیدن با بیرون کردن زبان پیاپی .

ویکی واژه

بر اثر تشنگی مفرط زبان را پیاپی و به سرعت از دهان بیرون آوردن.
بسیار تشنه بودن.
زبان بیرون آوردن سگ و نفس زدن وی با صدا و سرعت براثر تشنگی یا گرما.
ملتهب بودن از شدت گرما.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال عشقی فال عشقی فال رابطه فال رابطه