لاشخوار

لغت نامه دهخدا

لاشخوار. [ خوا / خا ] ( اِ مرکب ) لاشخور. کرکس. مرغ مردارخوار. نسر. ( منتهی الأرب ).

فرهنگ معین

(شْ خا ) ۱ - (اِ. ) جانوری که از اجساد حیوانات تغذیه می کند. ۲ - آن که از راه های نامشروع زندگی کند.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- آنکه لاشه خورد . ۲- کرکس ۳- کسی که اموال دیگران را بجبر و حیله تصرف کند . ۴- آنکه از راههای نامشروع زندگی کند .

ویکی واژه

جانوری که از اجساد حیوانات تغذیه می‌کند.
آن که از راه‌های نامشروع زندگی کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم