قصبچه

لغت نامه دهخدا

قصبچه. [ ق َ ص َ چ َ / چ ِ ] ( اِ مرکب ) پارچه از قسم کتان. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). رجوع به قصب شود :
قصبچه ام که تو پودش مجاز پنداری
حقیقت است همه تار او یقین بنگر.نظام قاری.|| ( اِ مصغر ) قصبه کوچک. شهر کوچک.

فرهنگ معین

(قَ صَ چِ ) [ ع - فا. ] (اِ. ) پارچه ای از قسمی کتان .

فرهنگ فارسی

( اسم ) پارچه ای از قسمی کتان .

ویکی واژه

پارچه‌ای از قسمی کتان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال سنجش فال سنجش