قد کشیدن

لغت نامه دهخدا

قد کشیدن. [ ق َ ک َ / ک ِ دَ ]( مص مرکب ) برخاستن به تعظیم. ( آنندراج ). || نمو کردن. نشو و نما کردن. بالا کردن :
قد میکشد حسود که بیمار شد مسیح
اما همان حکایت سرو است با کدو.مسیح کاشی ( از آنندراج ).

فرهنگ معین

(قَ. کِ دَ ) (مص ل . ) بزرگ شدن ، رشد کردن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - بتعظیم برخاستن ۲ - نمو کردن نشو و نما کردن ۳ - بلند شدن قد .

ویکی واژه

بزرگ شدن، رشد کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال فرشتگان فال فرشتگان فال پی ام سی فال پی ام سی فال راز فال راز