قایم مقام

لغت نامه دهخدا

قایم مقام. [ی ِ م َ ] ( اِ مرکب ) جانشین. رجوع به قائم مقام شود.

فرهنگ معین

( ~ . مَ ) [ ع . قائم مقام ] (اِمر. ) جانشین .

فرهنگ فارسی

عنوان دو تن از وزیران قاجاریه
۱ - جانشین نایب مناب : چون طاهر وفات یافت ابو علی در مدینه قائم مقام او شد . ۲ - وزیراعظم نخست وزیر .

ویکی واژه

کسی که در جای کس دیگر قرار گیرد و کارهای او را انجام دهد. نایب. نائب. جانشین. خلیفه. نائب مناب.
کسی که در جای کس دیگر قرار گیرد و کارهای او را انجام دهد. نایب. نائب. جانشین. خلیفه. نائب مناب.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت فال فرشتگان فال فرشتگان فال قهوه فال قهوه