فناپذیر

لغت نامه دهخدا

فناپذیر. [ ف َ پ َ] ( نف مرکب ) آنکه فانی شود. فانی. مقابل فناناپذیر.( فرهنگ فارسی معین ). فناشونده و فانی. ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(فَ. پَ ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) آن که فانی شود، فانی .

فرهنگ عمید

فناپذیرنده، فانی، ناپایدار.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه فانی شود فانی مقابل فناناپذیر باقی .

ویکی واژه

آن که فانی شود، فانی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال چوب فال چوب فال تاروت فال تاروت فال مارگاریتا فال مارگاریتا