فلذ

لغت نامه دهخدا

فلذ. [ ف َ ] ( ع اِ، مص ) بخشش بی درنگ و بی وعده یا عطای بسیار یا بخشش یکبار. ( منتهی الارب ). در اقرب الموارد به معنی مصدری ضبط شده است.
فلذ. [ ف ِ ] ( ع اِ ) جگر شتر. ج ، افلاذ. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
فلذ. [ ف ِ ل َ ] ( ع اِ ) ج ِ فلذة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به فلذة شود.

فرهنگ معین

(فَ ) [ ع . ] (مص م . ) جدا کردن پاره ای از مال برای کسی .
(فِ ) [ ع . ] (اِ. ) جگر شتر، جگر.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - جگر شتر ۲ - جگر جمع : افلاذ .
جمع فلذ

ویکی واژه

جدا کردن پاره‌ای از مال برای کسی.
جگر شتر، جگر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال عشقی فال عشقی فال قهوه فال قهوه فال لنورماند فال لنورماند