فریادزدن

لغت نامه دهخدا

فریاد زدن. [ ف َرْ زَ دَ ] ( مص مرکب ) فریاد کردن. فریاد کشیدن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

فریاد کردن . فریاد کشیدن

ویکی واژه

gridare
urlare
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال عشقی فال عشقی فال تک نیت فال تک نیت فال مکعب فال مکعب