فرو فرستادن

لغت نامه دهخدا

فروفرستادن. [ ف ُ ف ِ رِ دَ ] ( مص مرکب ) انزال. ( تاج المصادر بیهقی ). نازل کردن. انزال. تنزیل. ( یادداشتهای مؤلف ) : بحق قرآن عظیم و آنکه آن را فروفرستاد. ( تاریخ بیهقی ). باری تعالی باران رحمت فروفرستاد. ( ترجمه تاریخ یمینی ).

فرهنگ معین

(فُ. فِ رِ دَ ) (مص م . ) ۱ - به پایین فرستادن . ۲ - نازل کردن .

فرهنگ عمید

پایین فرستادن، به پایین فرستادن.

فرهنگ فارسی

۱ - پایین فرستادن ۲ - نازل کردن انزال: و ما انزل من قبلک و هرچه فرو فرستاده آمد پیش از تو از سخن و کتب و صحف ....

ویکی واژه

به پایین فرستادن.
نازل کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال شمع فال شمع فال تاروت فال تاروت فال ابجد فال ابجد