غاشیه بر دوش

لغت نامه دهخدا

غاشیه بردوش. [ ی َ / ی ِ ب َ ] ( ص مرکب ) کنایه از مطیع و فرمان بردار. ( برهان ) ( مجموعه مترادفات ص 43 ) :
هست اسم علمت نام رسول قرشی
که بد از مرکب او غاشیه بردوش سروش.سوزنی.

فرهنگ معین

( ~ . بَ ) [ ع - فا. ] (ص مر. ) مطیع .

فرهنگ عمید

۱. آن که غاشیۀ بزرگان را بر دوش حمل کند
۲. [مجاز] مطیع، فرمان بردار.

فرهنگ فارسی

( صفت ) مطیع فرمانبردار .

ویکی واژه

مطی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال پی ام سی فال پی ام سی فال تک نیت فال تک نیت