عبرانی

لغت نامه دهخدا

عبرانی. [ ع ِ ] ( ص نسبی ، اِ ) لغت جهودان. زبان یهود. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) :
سخن کز روی دین گویی چه عبرانی چه سریانی
مکان کز بهر حق جوئی چه جابلقا چه جابلسا.سنائی.و رجوع به عبرانیان شود.

فرهنگ معین

(ع ِ ) [ ع . ] (ص نسب . )۱ - عبری ، یهودی . ۲ - زبان یهود، عبری .

فرهنگ عمید

= عبری

فرهنگ فارسی

نام اول قوم یهود که بعدها کلمه [ اسرائیلیان ] جای آنرا گرفت و در آخر [ یهود ] نامیده شدند ( در عصر اسارت بابلیان ) . چون ابراهیم از گذرگاه فرات گذشته باراضی فلسطین در آمد کنعانیان وی را به عبرانی ملقب نمودند و بعد از این لقب مذکور در خوانواده او باقی ماند و آنان در نزد مصریان و فلسطینیان نیز بدین لقب معروف گشتند .
عبری، یهودی، لغت یهود، زبان یهود
۱ - عبری یهودی جمع عبرانیون عبرانیین . ۲ - زبان یهود عبری .

ویکی واژه

عبری، یهودی.
زبان یهود؛ عب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال شمع فال شمع فال نخود فال نخود فال سنجش فال سنجش