عامد

لغت نامه دهخدا

عامد. [ م ِ ] ( ع ص ) قصدکننده. آهنگ کننده. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ).

فرهنگ معین

(مِ ) [ ع . ] (اِفا. ) قصد کننده ، آهنگ - کننده .

فرهنگ عمید

قصدکننده، آهنگ کننده.

فرهنگ فارسی

قصدکننده، آهنگ کننده
( اسم ) قصد کننده آهنگ کننده جمع عامدین .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم