طرر

لغت نامه دهخدا

طرر. [ طُ رَ ] ( ع اِ ) ج ِ طُرّة. موی پیشانیها. || کرانه های هر چیز و وادیها. || نقوش جامه. || کناره های بام. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( در دیوان خاقانی چ عبدالرسولی ص 74لفظ طرر بمعنی دیگری آمده و آن مصحف است و تحقیق آن در ضمن شرح معنی طزر آمده است. رجوع به طزر شود ).

فرهنگ معین

(طُ رَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ طره . ۱ - موی پیشانی ها. ۲ - نقوش جام . ۳ - کناره های بام .

ویکی واژه

جِ طره.
موی پیشانی‌ها.
نقوش جام.
کناره‌های بام.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال شمع فال شمع فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت